ما در دنیایی زندگی میکنیم که دائما در حال تغییر است ، با آمدن تکنولوژی و تغییر سبک زندگی و حتی کسب و کارها، مجبوریم مهارتهایی را کسب کنیم که متناسب با شرایط فعلی باشد، حتی ممکن است مهارتهایی که دیروز کسب کرده بودیم، دیگر کارایی نداشته باشد، اما یک مهارت است که همیشه و در همهی زمانها ثابت است و آن مهارت برنامه ریزی است.
برنامه ریزی انواع و اقسام گوناگونی دارد و متناسب با هر موضوعی تغییر میکند، اما برای اینکه مهارت برنامه ریزی افزایش یابد، باید بدانید که برنامه ریزی هم مانند خیلی چیزهای دیگر، داری اصولی است و در این میان ۵ سوال کلیدی است که اساس برنامه ریزی را تشکیل میدهند.
برای واضحتر شدن در هر برنامه ریزی باید به این ۵ سوال پاسخ دهید.
همه مدیران زمان موفق، در برنامه ریزی حرفه ای هستند. آن ها فهرست ها و ریز فهرست هایی برای دستیابی به هر هدف بزرگ و کوچک دارند. هرگاه پروژه جدیدی به آنها محول می شود، زمانی را به تفکر دقیق درباره آن اختصاص می دهند تا ببینند می خواهند چه کاری انجام دهند و سپس فهرست منظمی از همه گام های لازم برای تکمیل پروژه را می نویسند.
هر دقیقه ای که صرف برنامه ریزی می شود، باعث ۱۰ دقیقه صرفه جویی در زمان اجرا می شود. زمانی را که پیش از آغاز کار به تفکر روی کاغذ اختصاص می دهید، باعث افزایش انرژی شخصی به میزان ۱۰۰۰ درصد می شود، زیرا درازای هر یک دقیقه سرمایه گذاری در برنامه ریزی قبلی برای کار، ۱۰ رقیقه صرفه جویی می کنید.
ادامه مطلب ...
یکی از مهمترین کارها و مهارت هایی که در هدف گذاری و رسیدن به آن نقش کلیدی دارد، برنامه ریزی است، شاید تا به حال به صورت جدی برنامه ریزی نکرده باشید، یا حتی به آن اهمیت نداده باشید، اگر این طور است، لازم است بدانید که یکی از مهارت هایی که برای رسیدن به هر هدفی نیاز دارید، مهارت برنامه ریزی است. توانایی برنامه ریزی و اجرای آن تا رسیدن به هدف، باید در رأس همه ی توانایی های ما قرار بگیرد و دانستن فواید برنامه ریزی و نتایجی که از آن حاصل می شود، می تواند به این امر کمک کند، لازم است بدانیم که برنامه ریزی جزو لاینفک هدف گذاری است.
ادامه مطلب ...
شاید ما برای خیلی کارها برنامه ریزی کنیم، حتی کارهای ساده مثلا یک مهمانی دو سه نفره، یا برنامه ریزی برای رفتن به مسافرت و حتی خیلی موارد ساده تر ولی بسیار بسیار مهم است که ما ” برنامه ریزی زندگی ” هم داشته باشیم.
همه ما انسان ها خواسته هایی داریم و دوست داریم به همه ی آنها برسیم، این هیچ اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است، اما یک مسئله ای که وجود دارد این است که این خواسته ها اغلب پراکنده و در جهت مخالف هم هستند.
اگر شخصی دوست دارد خلبان بشود، از طرفی به کاپیتان کشتی شدن هم علاقمند است، از بچگی دوست داشت بازیگر مشهوری بشود، البته فوتبال هم یکی از خواسته های او است، به کار تحقیق و پژوهش هم علاقمند است و خیلی خواسته های دیگر، همه ی اینها خوب هستند ولی هم راستا و در یک جهت نیستند، نمی توان به همه ی آنها در حد مطلوب رسید.