شاید تا به حال از روش ها و تکنیک های مدیریت زمان زیاد استفاده کرده باشید ولی نتیجه ای که دوست داشتید را نگرفته اید و احساس کرده اید زمانی که از تکنیک ها و روش های مدیریت زمان استفاده می کنید با زمان هایی که عادی کار می کنید تفاوت چندانی ندارد و برایتان سوال شده باشد که آیا ایراد از تکنیک و روش های مدیریت زمان است؟ آیا شما خوب انجام نداده اید؟ روانشناسی مدیریت زمان به این می پردازد که:
نه تکنیک های مدیریت زمان ایراد دارد و نه شما خوب انجام نداده اید بلکه یک مورد بسیار مهمی وجود دارد که اگر آن را نادیده بگیرید، بهترین تکنیک و روش های مدیریت زمان هم نمی توانند تاثیر چندانی روی کارایی و عملکرد شما داشته باشند. در ادامه به بخش هایی از کتاب مدیریت زمان برایان تریسی می پردازیم که این موضوع را به خوبی عنوان کرده است.
همه ما به طرز مشابهی به این دنیا می آییم: برهنه، هراسان و ناآگاه. بعد از آن ورود بزرگ، تمام زندگی ما تا پایان، مجموع کل انتخاب هایی است که می کنیم، انتخاب و تصمیم های ما می تواند بهترین دوست یا بدترین دشمن مان باشند، می توانند ما را به اهدافمان برسانند یا اینکه بفرستندمان به کهکشانی بسیار دور. «دارن هاردی»
مطمئنا همه تصمیم هایی که ما می گیریم، سرنوشت ساز نیستند ولی زمان هایی وجود دارد که باید تصمیم بگیریم از بین گزینه های موجود کدام را انتخاب کنیم و هر تصمیم می تواند مسیر زندگی ما را تغییر داده و در نهایت سرنوشت ما را رقم بزند.
همه مدیران زمان موفق، در برنامه ریزی حرفه ای هستند. آن ها فهرست ها و ریز فهرست هایی برای دستیابی به هر هدف بزرگ و کوچک دارند. هرگاه پروژه جدیدی به آنها محول می شود، زمانی را به تفکر دقیق درباره آن اختصاص می دهند تا ببینند می خواهند چه کاری انجام دهند و سپس فهرست منظمی از همه گام های لازم برای تکمیل پروژه را می نویسند.
هر دقیقه ای که صرف برنامه ریزی می شود، باعث ۱۰ دقیقه صرفه جویی در زمان اجرا می شود. زمانی را که پیش از آغاز کار به تفکر روی کاغذ اختصاص می دهید، باعث افزایش انرژی شخصی به میزان ۱۰۰۰ درصد می شود، زیرا درازای هر یک دقیقه سرمایه گذاری در برنامه ریزی قبلی برای کار، ۱۰ رقیقه صرفه جویی می کنید.
ادامه مطلب ...