چگونه زمان را مدیریت کنیم
مدیریت زمان یکی از بخش های جدا نشدنی هدف گذاری است، اگر ما هدفی انتخاب می کنیم، مطمئنا دلمان می خواهد در کمترین زمان ممکن به آن هدف دست پیدا کنیم، اینجاست که داشتن مهارت مدیریت زمان به کمک ما می آید، بنابراین یکی از مهمترین مهارت هایی که برای یک مدیر هدف لازم و ضروری است مهارت مدیریت زمان است.
۱- فلسفه مدیریت زمان
وقتی ما هدفی انتخاب می کنیم، این هدف با توجه به کوچکی یا بزرگی آن می تواند شامل ده ها، صدها و حتی هزاران کار و فعالیت باشد، که بعضی از این کارها و فعالیت ها:
– از ارزش و اهمیت بسیار زیاد و کلیدی برخوردارند.
– از ارزش و اهمیت کمتری نسبت به گروه بالا دارند.
– برای رسیدن به هدف نه تنها ارزشی ندارند بلکه کاملا اشتباه و مضر هم هستند.
قبل از اینکه به این سوال بپردازیم که چگونه هدف تعیین کنیم بهتر است بدانیم که اهداف می توانند خیلی ساده و ابتدایی و یا خیلی سخت و پیچیده باشند، هرچقدر بتوانیم اهداف را ساده تر کنیم و آن را به بخش های کوچکتر تقسیم کنیم، به همان میزان امکان رسیدن به آن راحت تر خواهد بود.
در ادامه می خواهیم هدف گذاری به روش آقای برایان تریسی را بررسی کنیم، این نوعهدف گذاری بسیار ساده بوده و با کمی تلاش می توانید به راحتی در آن مهارت کسب کنید، می توانیم از این روش در ۷ حوزه زیر هدف گذاری کنیم:
شاید افرادی را دیده باشید که یک زندگی موفق دارند و شما هم دوست داشته باشید مانند آنها باشید، اما وقتی با این افراد صحبت می کنید متوجه می شوید با اینکه زندگی موفقی دارند اما از زندگی شان رضایت ندارند.
دسته دومی هم هست که نه تنها یک زندگی موفق دارند بلکه از زندگی شان رضایت کامل هم دارند، وقتی به زندگی موفق آنها نگاه می کنید می بینید، خوش اقبالند، اعتماد به نفس دارند،زندگی بهتری دارند، موفقیت های فراوان به دست آورده اند، پر از شور و شوق هستند، اگر در زندگی شان دچار مشکل شوند به راحتی از پس آن بر می آیند.
شاید ما برای خیلی کارها برنامه ریزی کنیم، حتی کارهای ساده مثلا یک مهمانی دو سه نفره، یا برنامه ریزی برای رفتن به مسافرت و حتی خیلی موارد ساده تر ولی بسیار بسیار مهم است که ما ” برنامه ریزی زندگی ” هم داشته باشیم.
همه ما انسان ها خواسته هایی داریم و دوست داریم به همه ی آنها برسیم، این هیچ اشکالی ندارد و خیلی هم خوب است، اما یک مسئله ای که وجود دارد این است که این خواسته ها اغلب پراکنده و در جهت مخالف هم هستند.
اگر شخصی دوست دارد خلبان بشود، از طرفی به کاپیتان کشتی شدن هم علاقمند است، از بچگی دوست داشت بازیگر مشهوری بشود، البته فوتبال هم یکی از خواسته های او است، به کار تحقیق و پژوهش هم علاقمند است و خیلی خواسته های دیگر، همه ی اینها خوب هستند ولی هم راستا و در یک جهت نیستند، نمی توان به همه ی آنها در حد مطلوب رسید.
رسیدن به آرامش همیشه برای انسان ها اهمیت زیادی داشته است، یکی از مواقعی که انسان به آرامش می رسد این است که بداند کنترل زندگی اش را در دست دارد.
اگر ما کنترلی روی کارها و اهداف خود نداشته باشیم همین امر باعث استرس و ترس زیاد میشود مثلا:
– می خواهیم امتحان بدهیم و از نتیجه ی آن می ترسیم.
ادامه مطلب ...